باز کن پنجره ها را ای دوست! هیچ یادت هست، که زمین را عطشی وحشی سوخت؟ برگ ها پژمردند؟ تشنگی با جگر خاک چه کرد؟ هیچ یادت هست، توی تاریکی شب های بلند، سیلی سرما با خاک چه کرد؟ با سر و سینه ی گل های سپید، نیمه شب، باد غضبناک چه کرد؟ هیچ یادت هست؟ خاک، جان یافته است. تو چرا سنگ شدی؟ تو چرا این همه دلتنگ شدی؟
باز کن پنجره ها را... و بهاران را باور کن! باز کن پنجره ها را... با همین دست تهی.....
یک وقت ندزدنت . دلت خوشه وبلاگ داری.
هر کس دلخوشی داره
شما به وبلاگت دلببند - من هم چهار دیواریم رو حفظ میکنم
ممنون
سلام و سال نو مبارک...
چندوقتی نبودید و خبری ازتون نبود...
فکرکنم سخت درگیر عیدوسال نو بودید.
براتون سال خوب و خوشی رو آرزومندم
موفق باشید.
علیک سلام
سال نو شما هم مبارک باشه
تشکر
باز کن پنجره ها را ای دوست!
هیچ یادت هست،
که زمین را عطشی وحشی سوخت؟
برگ ها پژمردند؟
تشنگی با جگر خاک چه کرد؟
هیچ یادت هست،
توی تاریکی شب های بلند،
سیلی سرما با خاک چه کرد؟
با سر و سینه ی گل های سپید،
نیمه شب، باد غضبناک چه کرد؟
هیچ یادت هست؟
خاک، جان یافته است.
تو چرا سنگ شدی؟
تو چرا این همه دلتنگ شدی؟
باز کن پنجره ها را...
و بهاران را باور کن!
باز کن پنجره ها را...
با همین دست تهی.....
ممنون
در بیکران دور،بر سنگ سخت گور،با گوهر سرشت،دستی چنین نوشت:دنیایم فدای دوست .
میای بلینکیم .
ممنون
حتما سر میزنم
دوستت دارم سه تایی من و غم و تنهایی امان از این جدایی دلتنگتم خدایی.
میشه بیشتر توضیح بدی اینکه گفتی پر بار نیست .
بلینکیم یا نه .
من شما رو لینک کردم
دوست دارم هر بار که میام یه حرف تازه باشه برای خوندن !
خب من دوست دارم هر بار که به وبلاگم سر میزنم - به وبلاگ دوستان هم سر بزنم