آدم از یک جایی به بعد دیگه خودش رو به در و دیوار نمیکوبه،
از هر چه هست و نیست شاکی نمیشه،
از آدمها فاصله نمیگیره،
از هیچکس، دیگه متنفر نمیشه.
دیگه گریه نمیکنه،
غصه نمیخوره،
از حرف کسی نمیرنجه،
دیگه شعر نمیخوانه،
موسیقی گوش نمیده،
به کسی زنگ نمیزهد،
کسی هم به او زنگ نمیزنه.
دیگه صدایی، اتفاقی، بوی عطری، اسمی، زنگ تلفنی، نامهای، خاطرهای، حرفی، رنگ پیراهنی حواسش رو پرت نمیکنه. آدم از یک جایی به بعد، دیگر منتظر نمیمونه،
دیگر عجله نمیکنه،
دیگر حوصلهاش سر نمیره،
دیگر بیقرار نمیشه.
میدونی؟!
آدم از یک جایی به بعد فقط بی اختیار نفس میکشه...