باران احساس

دست نوشته

باران احساس

دست نوشته

نمای آخر!

خب، زندگی این جوریه دیگه. پستی و بلندی داره.

مهم نیست که امروز داری از تنهایی دق میکنی! و هیچ کس سراغت رو نمی گیره.

بایدقوی باشی.

فردا حتما این تنهایی فرار میکنه از روزگارت!

فردا هم فرار نکنه، حتما پس فردا فرار میکنه!!!

ممکنه فرداها، کسی کاری داشته باشه که تو بتونی براش انجام بدی! اون موقع حتما سراغت رو می گیره و تو از تنهای در میای!!!




خب، زدنگی این جوریه دیگه

کسی که یک عمر دوستش داشتی اما توی اوج وابستگیت بهت توجه نکرد و ترکت کرد، بعد از چندسال - درست وقتی که تو داری یک زندگی احساسی جدید رو بعد از سال ها گریه و دلتنگی، تجربه میکنی - از راه می رسه و دنیای تازه ساخته ات رو زیر رو میکنه!

باید بهش حق بدی!

آخه می دونی که نباید احساسات دیگران رو جریحه دار کنی!!!


 


خب، زندگی این جوریه دیگه

به خاطر دل اعضای خانواده ات باید یک سری آدم رو که هیچ سنخیتی با تو ندارن تحمل کنی

به شوخی های بی مزه شان لبخند بزنی!

چون اگه این کار رو نکنی ممکنه جنگ جهانی سوم شروع بشه!

تو که از جنگ خوشت نمیاد؟! میاد؟!

حالا دنیا که زیر و رو نمیشه اگه تو خودت نباشی و مدام به میل دیگران رفتار کنی! زیر رو میشه؟!




زندگی ما آدمها پره از یک عالمه "این جوریه دیگه ها" ! نمی گم نادیده بگیرشون و فقط مثل آدم های ساده لبخند بزن و دنیا رو صورتی ببین

فقط می تونم بگم که همه این " این جوریه دیگه ها" رو بررسی کن

وجودشون رو بپذیر

براشون راه چاره های مناسب پیدا کن

به زندگی ات ادامه بده

خودت باش

فقط خودت باش!

راستی! میدونی عزیزترین دوستم بهم چی میگه؟!

میگه: با زندگی باید ساخت نه این که باهاش مقابله کرد!


!ps, dige hamin



پرستو

ساحل

بر کشتی غم نشستم امشب

مانند دلی شکستم امشب


آمد به سراغ جانم، عشقت

در بر رخ او نبستم امشب


عشق تو ببین، نشسته بر دل

چون شبنم صبح، مستم امشب


بی تو نتوان نشست خندان

از غیر تو من گسستم امشب


دریای غم به جوش آمد

در ساحل آن نشستم امشب



ندا