باران احساس

دست نوشته

باران احساس

دست نوشته

واهمه

حتی اگر با من حرفی نداری 
باز هم با من حرف بزن
 مثلا بگو : چه خبر ؟
تا من از خبرهایی که تو از آن‌ها خبر نداری برایت بگویم ...
از روزهایی بگویم که تو نبودی 
از دردهایی بگویم که تنهایی کشیدم 
حتی اگر هم برایت مهم نبود باز هم بگو... واقعا ؟؟
تا چانه‌ام گرم شود و شاید آن بین‌ها خسته شوم 

هیچ وقت در مقابل من سکوت نکن 

من از سکوت واهمه دارم
سکوت اصلا علامت رضایت نیست؛

من هر چه سکوت دیدم همان رفتن بود..! 


فاطمه

...!

دلم شب بخیر می خواهد
اما نه از زبان این و آن
که اینان در دایره عشق من جای ندارند

شب بخیر گفتن تو
تویی که دلتنگت هستم
تویی که از دورترین فاصله ها می توانی در آغوشم گیری
تویی که نگاهت فراموش نشدنی ترین تصویر زندگانیم است
تویی که وقتی نیستی معنی دلتنگی می شود درد

آری خودِ خودِ تو

شب بخیر گفتنت
حتی با یک پیامک ساده
حتی با تمام غُرُلُند و زبان درازیهایت
می ارزد به تمام کلماتی که از سمت
کسان دیگر می شنوم



محمدامین_تیمورزاده

فقط...!

من تو را "فقط" دوست دارم؛
در حدی که یک کلام بگویم:
«نبودی نگرانت شدم»

عاشقت نیستم که الکی شلوغش کنم،
یا سرت داد بزنم:
«کجا بودی؟
با که بودی؟
پس چرا خبری ندادی؟»

من تو را "فقط" دوست دارم؛
در حدی که اگر دلت گرفته بود و حرف داشتی
بتوانم کنارت بنشینم
و ساعت ها فقط گوش کنم

عاشقت نیستم که مثلا بگویم:
«ول کن این حرف ها را..
درست می‌شود..» 

من تو را "فقط" دوست دارم
در حدی که اگر خواستی بروی
فقط بگویم «مراقب خودت باش»

عاشقت نیستم که به پایت بیفتم
و بگویم «نرو»

من تو را،
"فقط و فقط" دوست دارم؛
در حدی که این دوست داشتن
دوست داشتن بماند

چون اگر عاشق شویم خرابش می‌کنیم
آدم ها عشق را خراب می‌کنند

تو بیا همین دوست داشتن را خوب اجرا کنیم

رضا_باقری