باران احساس

دست نوشته

باران احساس

دست نوشته

عشق

روح من پیراهنی به رنگ آسمان بود

بر صخره ای در کرانه دریا نهادمش

و برهنه، به هیئت یک زن به سوی تو آمدم

همچو یک زن در کنار تو نشستم،


عطر گلهای سرخ را بلعیدم

تو مرا زیبا یافتی

همانگونه که در رویاهایت دیده بودی

من همه چیز را به فراموشی سپردم،

کودکی ام را، سرزمین مادری ام را

تنها می دانستم که اسیر نوازشهایت بودم


تو لبخندزنان آینه ای برابرم نهادی تا به خود بنگرم:


دیدم شانه هایم از جنس خاک اند

دیدم زیبای ام بیمار است و جز گم گشتن، آرزویی ندارد

نظرات 3 + ارسال نظر
mohammad پنج‌شنبه 28 اسفند 1393 ساعت 01:02 ق.ظ http://matn-azad.blogsky.com

سلام من از وبلاگتون خیلی خوشم اموده اگه مایل باشید تبادل لینک کنیم
لطفا پاسخ خودتونو به صورت نظر در یکی از پستام بگین
با تشکر
http://matn-azad.blogsky.com

mona شنبه 1 فروردین 1394 ساعت 01:07 ق.ظ http://shaaar.blogsky.com

هر روزتان نوروز، نوروزتان پیروز، نوروزتان امروز، امروزتان دیروز

دیروزتان پیروز، پیروزتان هر روز، اسگول شدی امروز!

عیدت مبارک

امیدوارم سال 94 زیاد ب وب هم بیایم و واس هم نظر بزاریم

عید شما هم مبارک
انشاالله

sunset دوشنبه 3 فروردین 1394 ساعت 01:42 ق.ظ

سلام
امیدوارم حالت خوب باشه

زیبا بود

Whatsapp messanger if u want to have reading nice thing
Add it and send ur request to me
Tanx

THX
I have no interest in Vatsab

ایمیل شما بعد از ثبت نمایش داده نخواهد شد