باران احساس

دست نوشته

باران احساس

دست نوشته

خدا منو ببین

امان از این تنهایی

شدم مثل دریایی

 که هر طرف میچرخه در ساحلش تویی


سراب تو رو میبینم

در قلب هر آیینه


خدا منو ببین...

این زندگی رویای من نیست

میدونم اینجا جای من نیست

خدا ...

رویامو برگردون به شبهام

من زندگیمو از تو میخام

خدا منو ببین...


رفیق هر شبم تنهاییامه

اینو نگاه من به همه میگه

اگه بفکر نجات هردومونی

بمن فرصت بده یه بار دیگه



خدا...



خوانده شده فرزاد فرزین

نظرات 4 + ارسال نظر
[ بدون نام ] یکشنبه 8 مرداد 1396 ساعت 06:28 ب.ظ

A شنبه 13 آبان 1396 ساعت 04:30 ق.ظ

ﺯﻧﺪﮔﯽ ﺭﺍ ﻭﺭﻕ ﺑﺰﻥ، ﺍﺳﺘﮑﺎﻥ ﭼﺎﯼ ﺭﺍ ﺑﻪ شکرانه ﻧﻔﺲ ﮐﺸﯿﺪﻧﺖ ﺑﻨﻮﺵ.
ﻣﺒﺎﺩﺍ ﺯﻧﺪگی ﺭﺍ ﺩﺳﺖ ﻧﺨﻮﺭﺩﻩ ﺑﮕﺬﺍﺭﯼ. پایان آدمیزاد نه رفتن یار است نه تنهایی،
آدمی آن هنگام تمام می شود که دلش پیر شود.

خسته‌م

[ بدون نام ] یکشنبه 14 آبان 1396 ساعت 04:39 ب.ظ

امیدت به خدا باشه خستگی هم به مرور زمان کمرنگتر میشه و در اخر از بین میره
مرحم هر هر دردی صبر توکل و امید به خداست

شب هرچقدر هم طولانی باشه اخرش به روز ختم میشه

کاش بهمین راحتی که میگین باشه

[ بدون نام ] سه‌شنبه 16 آبان 1396 ساعت 01:54 ق.ظ

تجربم بهم ثابت کرده که به همین راحتیه

هر شخص در موقعیت متفاوت. تجربه متفاوتی رو پیدا میکنه

ایمیل شما بعد از ثبت نمایش داده نخواهد شد